نگاه اجمالی به روزنامه بازار رشت قبل از انقلاب:
میر شجاع گسکری زیباترین جلوه ی «گیلان شناسی»!
جمشید شمسی پور خشتاونی
یکی از مسایل مناقشه براگیزِ ژورنالی همراه با موضع گیری های سکوت!(خود سانسوری!!) که بعد از انقلاب دامن «گیلان شناسی»ما را گرفت و سخت هم این تفکر دردل وذهن بعضی پژوهشگران جا خوش کرد و هر چه زمان به جلوتر می رود ادامه دارترمی شود ـ که بر می گردد به کارنامه ی درخشان روزنامه نگار چیره دست و کاربلد در روزگار خویش ، روانشاد استاد میر شجاع گسکری که به مدت سی سال یعنی از سال 1328 تا 1357روزنامه ی «بازار» را در شهر رشت منتشر نمود و چون در زبان ورزی و ژورنالیستی هوشمند و تأثیر گذار بودو تاریخ و فرهنگ و سیاست زمانه اش را به خوبی می شناخت ، توانست نگاه تازه ای را به هنر و ادبیات مدرن و فرهنگ و جامعه ی ایران و گیلان تزریق کند و هریک در این شاخه ها را باز خوانی و در سطح حرفه ایی پالایش دهد و با تمرینِ مدارا، گنجینه ای عظیم برای مان در آرشیو به یادگار بگذارد و آن هم با قدرت و مهارتی که داشت ، یک بخش اش را در اختیار زنده یاد جهانگیر ترتیپ پور، که شرح اش خواهد آمد قرار داد که همراه بود با تنوع ، کثرت، مهارت ، توانایی و آبادانی! و بخش های دیگر را نظیر تاریخ و هنر و ادبیات را شاخه بندی و هر بخش را به اهلش واگذار نمود و خود و نشریه اش را اُرگان کشف حقایق تاریخ و آرشیو ساخت!این ها چرا در طول این چهار دهه از قلم پژوهشگران و اهل رسانه ای که داعیه ی «گیلان شناسی» را دارند کتمان مانده است جای تأمل دارد.
آن هایی که با تاریخ سیاسی ایران ، خصوصاً تحولات تاریخ ساز، از دهه ی 1330 تا اواخر 1340 سرو کار دارند و اگر اندک تورقی به آرشیو روزنامه ی بازار رشت زده باشند ، در خواهند یافت که این رجُل سیاسی بی آن که پُست و مقامی برای خود دست و پا کند و یا «جشن نامه» و «ارج نامه» و«پاسداشت» برگزار نماید ویا دیواره نویسی بر سر درِ ادارات علمی پژوهشی که هر از گاهی در گیلان دیده می شود، یک تنه با قلم خویش در خدمت امثال «جهانگیر سرتیپ پور» ها بود و با اعتباری که در بین اهل سیاست داشت ، نشریه اش را اُرگان خدمت گذاری گیلان و مردم خود نمود که حاصل آن خریداری زمین برای دانشگاه گیلان و مجوز ساخت دهها خدماتی که در روز شمار نشریه ی بازار رشت آمده است.
بد نباشد که با خاطره ای از محمد رضا تنکابُنی ، در دوره ی بیست و سوم از سال1350 تا 1354 هـ .ش به عنوان نماینده ی مردم قزوین در مجلس شورای ملی بود و در دهه ی شصت برای دوستان گیلانی نقل نموده بود که آن روزی را که اولین دهکده ی آزمایشی در کشور و در ـ محمود آباد نمونه قزوین» به بهره برداری رسید و در حضور شاه و مقامات عالی رتبه ی کشوری و لشکری ـ یکی از ژورنالیست های به نام گیلانی که در آن حضور داشت ، میر شجاع گسکری بود که به عنوان مهمان ویژه از شهر رشت بود و در قابی دلکش و در ردیف اول صندلی های اول حضور داشت.
اما بعد از انقلاب کتاب هایی که از خاطرات مرحوم جهانگیر سرتیپ پور (و دیگر بزرگواران) از طرف ناشری در شهر رشت و اختصاصی منتشر می شد و هنوز هم هر از گاهی ادامه دارد متأسفانه هیچ اشاره ای به این همه خدمات فرهنگی هنری و رفاهی و... حتا به قلم همان هایی که تا آن سال در کنارش بودند دیده نشد؟
اما اصل گله گذاری بر می گردد به «فرهنگ و هنر و پژوهش» یا همان «بازار ویژۀ هنر و ادبیات» و صفحه ی اصلی فرهنگ روزنامه بازار رشت در آن مدت 30ساله ـ و در کنارش ویژه های موسمی که هر از گاهی یا ضمیمه ی روزنامه می شد که استقلال یافته و با نام و آرم نشریه بازار که ویژه «هنر و ادبیات»اش در کشور درخشید و به تاریخ پیوست و بعدها بدعتی شد برای دیگر استان ها و حتا پایتخت که شرحش در زیر خواهد آمد .
اجاز می خواهم به بُرشی از نوشته ی آرشیوی رجوع شود که بر می گردد به یکی از نقدهایم که در تاریخ سه شنبه 8خرداد1403 در صفحه ی «فرهنگی» روزنامه گیلان امروز به چاپ رسیده است و برای اولین بار و آن هم خاطره وار که به میر شجاع گسکری بر می گشت ، آمده بود:
« روزنامه ی بازار رشت» با ویژه های هنر و ادبیاتی که در رشت منتشر می شد در قزوین به دست همین حلقه ی اهل هنر و ادبیات هم می رسید.در کنارش نیز منوچهر آتشی هفته ای دو روز از تهران به قزوین می آمد و در دبیرستان «شاه» (پاسداران فعلی) و در خیابان «شیرخورشید» (هلال احمر فعلی) تدریس می نمود و با این حلقه هم ارتباط تنگاتنگی داشت .و دیگر نام آورانی چون احمد شاملو ، خسرو گلسرخی ، محمود مُشرف زاده (م.آزاد) و...در کنار این ها شعرای گیلانی از جمله جواد شجاعی فرد که در اداره ی طرح آبیاری کارمند بود و همسرش رقیه کاویانی (شاعر معاصر و نوپرداز) و حتا شیون فومنی و... در آن حلقه که روزنامه بازار رشت محفل شان بود و این را به تازگی ها نیز برادر خانم (م. آزاد) فیروز خان کلانتری و محمد بابایی از روشنفکران قزوین نیز تا حدودی به تأییدش بر آمده اند و در حال حاضر در قزوین در قید حیات می باشند.و یا فرهاد طاهری که اصلیت گیلانی ـ رودباری دارد که با حلقه ی دهه ی چهل حشرو نشر داشته است و روزنامه بازار رشت را در قزوین گواهی می دهد.
به همین لحاظ نگارنده نیز خیلی سعی نمود و یک سال بعد یعنی در سال 1364 آن خاطرات را گرد آوری نمایدو متعاقباً به صورت گزارش در اختیار سیروس علی نژاد که آن زمان سردبیر هفته نامه ی آدینه بود ـ که بعدها به صورت ماهنامه ی آدینه انتشار می یافت قرار دادم و حتا به واسطه ی مرحوم محمود پاینده لنگرودی دنباله اش را گرفتم .نه این که چاپ نشد بلکه در دهه هفتاد مجدداً ویژه های هنر ادبیات دوره سوم که با مدیریت مرحوم محمدتقی صالح پور با مجوز نشریات محلی رشت انتشار می یافت باز آن گزارش بایکوت ماند و در همین خصوص با وی تماس هم گرفته شد و عرض ایشان رسید مبنی بر این که هر آنچه را که هنر و ادبیات ویژه ی «بازار رشت» دارد از شجاعت و شهامت میر شجاع گسگره ای بود .لازم است که با قلم حضرتعالی نکته به نکته در اختیار افکار عمومی قرار گیرد .تا تلاش های وی در گذشته در ذهن ها پاک نشود .مرحوم صالح پور اگر چه قول مساعد داد اما به قول اش عمل نکرد و تا شماره 10ویژه هنر و ادبیات که منتشر شد مجدداَ با وی تماس گرفتم که در آن زمان در بستر بیماری بود و همسر محترم شان تاکید کردن که صحبت ها را کوتاه بیان نمایید که حال مناسبی ندارد و من نیز مختصر اشاره ای گفتم میر شجاع گشگره ای از یادتان نرود.وی هم در این اثنا به رحمت خدا رفت و...»
نه این که «صالح پور» به وعده اش وفا نکرد بل آن هایی که با همان نشریه «بازار» در کشور معرفی شدند! و جایگاه ادبی پیدا کردند نظیرعزیزان!: «محمود طیاری ، مجید دانش آراسته ، اکبر رادی ، محسن حسام ، بیژن نجدی، ابراهیم رهبر»و... قامت شان دیده شد؟!و مفاهیم و داده های تئوریک فرهنگی شان در استان ها رقابت داده شد و برای آرشیو برخی! کفش و کلاه و تاریخ گشت ـ و چرا حتا یک بار نامش نیامد؟!که پدید آورنده ی ولایت پر برکت این سفره ، میر شجاع گسکری بود و نه «قلم سخن آشنا»!!
آن چه که ازروزنامه بازاررشت نام برده شد ، تنها «ویژه ی هنر و ادبیات » بود و نه اصل نشریه!! و نام مدیر مسئول که پشت خاکریز با نام و آرم اش ایستاده بود؟!اگرچه برخی از عزیزان همانند روانشاد میرشجاع گسکری ها در زیر خروارها خاک سرد آرمیده اند . پرسش اصلی اینجاست!!! اینکه چرا آن هایی که در قید حیات اند و خاطرات و ناگفتنی های بیشماری در سینه دارند ، خاموش مانده اند و این جفاها را در طول این چهار دهه بعد از انقلاب لمس کرده و سکوت پیشه کرده اند جای تأمل دارد؟!
در جمع بندی پایانی ، بد نباشد با گله گذاری از چپ ایران!! که با خلاقیت فرهنگی ـ ادبی شان با «بازار» هم خوانی و هم زبانی داشتند و هم در تلاطم های فرهنگی که فضای نوشتاری شان قابل تشخیص!! بود و در رویارویی با بحران ها پشت میر شجاع سنگر می گرفتند تا دیده شوند ! و اگر امتیاز میر شجاع و روزنامه «بازار» نبود ، آیا رویاهای ادبی و هنری شان امکان پذیرـ یا حتا نام شان در پایتخت ممنوعه بود؟!متاسفانه بعد از انقلاب بی اعتنایی پیشه کردند و بارنگ آمیزی پیشکسوت ، جریان ساز ادبی ، جایگاه میر شجاع را نادیده گرفتند . (و این گله گذاری کم و بیش در خاطرات فریدون تُنکابنی،اگر چه نامی از میرشجاع برده نشده ـ آمده است ) یا از سر غفلت بود و یا چه واژه ای را باید جایگزین کرد؟! که در این خصوص نقدهای منطقی و ضروری وارد است ، از میراث پیشینیان همت قلم لازم است و و فراموش مان نشود که در دهه چهل نام بردن از به آذین ، خسرو گلسرخی، محسن حسام ، فریدون تنکابنی و... در خود نشریات پایتخت خطر آفرین بود ، چه رسد به جراید منطقه ای چون بازار رشت !و این پرچم نیمه برافراشته شده ی فرهنگی ادبی در کشور را چه کسی در گیلان ، و در پشت خاکریز ناملایمات هدایت و رهبری کرد؟! که بعدها در هریک از استان ها صداهای گوناگون (بدعت ها) گشت و بعد از انقلاب پاسداشتی ، خاطراتی ، یادداشتی و... از میر شجاع گسکری چرا دیده نشد؟! در جایی آیا دیده شد؟! اگر هم شد همان گونه که در بالا آمد چیرگی ذهنی عده ایی از دوستان مان گُم شد .
اگربنابر همکاری رژیم سابق باشد که مستلزم عمل و مسئولیت پذیری به شهروندی اش بود و عشق و دلبستگی به موطن (گیلان» و ایران بود و در رده های دیگر و در همین شهر رشت قبل از انقلاب ! در دست مسئول اول مملکت سابق! و در کاخ مرمر مدال افتخار! و لوح تقدیر گرفتند و همچنین در گیلان و در حلقه های وسیعی از دلمشغولی های شان را که به گذشته بر می گشت و سرویس دهی از همان دهه هایی که میر شجاع گسکری به غنای فرهنگ بومی و کشور می اندیشید و آن هم بی هیچ اجر و پاداشی خواستگاه ادبی ، سیاسی ، اجتماعی دوستان را با قلم اش مرتفع می کرد. دریغ و درد!
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .